یادداشت | ضرورت نگاه منظومهای به رهنمودهای رهبر انقلاب
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، استاد بزرگواری همیشه میفرمود دین مانند یک جورچین است و همانطور که اگر یک قطعه از جور چین سرجایش قرار نگیرد تصویر مورد نظر کامل نمیشود، دین را هم باید به صورت یک مجموعه در نظر گرفت که اگر یک بخش از آن را کنار بگذاریم تصویر دین ناقص خواهد شد.
فهم دین از رهگذر قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام میسر میشود و برای فهم صحیح و کامل نیازمند بررسی تمام جوانب یک آیه و روایت هستیم و در غیر این صورت دین شناسی عمیق و دقیق تحقق نمییابد. این همان چیزی است که اهمیت اجتهاد را مشخص میسازد و تفاوت اظهار نظرهای غیر اجتهادی با نظر یک مجتهد مسلط بر مبانی و اصول اسلام نیز از همین نقطه آغاز میشود.
انقلاب اسلامی ایران ـ از هنگامی که امام راحل رضوان الله علیه پرچم نهضت را برافراشت تا زمان حاضر که فرمان هدایت نظام در دست رهبر فرزانه انقلاب قرار دارد ـ بر محور مبانی و اصول دینی برگرفته از کلام رهبر فقید و رهبر حاضر به این جا رسیده است و اعتقاد بر این است که ریشه تمام ضعفها و چالشها را باید در عمل نکردن مردم و مسئولان به راهبردهای رهبران انقلاب جستجو کرد.
هر بار که سخنی از رهبر نظام صادر میشود دو جبهه شکل میگیرد. در یک سو کسانی قرار دارند که اعتقادشان به، ولی فقیه جامعه در حد و اندازه قانون اساسی یا کمتر از آن است و سعی میکنند سخن رهبر را به نفع افکار و عقاید اشتباه خودشان تفسیر کنند و مدام بر سر جریان مقابل میکوبند که حتی رهبری هم روش و مسلک شما را نمیپذیرد. البته جای شک و تردید وجود ندارد که همه آن چه جریان موسوم به انقلابی انجام میدهند مورد تأیید امام جامعه نیست و نمونه هایش را هم میتوان از مجموعه رهنمودهای امامان انقلاب پیدا کرد، اما تفسیر به رأی جریان اول هم مورد تأیید نخواهد بود و تکلیفشان نیز مشخص است.
در سوی دیگر افرادی قرار دارند که خود را مطیع رهبر میدانند و تلاش هم دارند که تا حد امکان راهبردها را عملی سازند، اما در مواردی موفق عمل نمیکنند که علتش را باید در فهم جزیرهای دنبال کرد.
فهم جزیرهای یعنی اگر امام جامعه اسلامی سخنی بر زبان میآورد آن سخنان در محدودهای خاص و جزئی و بی ارتباط با گذشته دیده و شنیده شود که در نتیجه منجر به تحلیلی ناقص و نادرست خواهد شد.
به عنوان نمونه رهبر انقلاب در دیدار رمضانی سال ۹۶ با دانشجویان، آنها را به تلاش جدی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه توصیه نمودند. ایشان در ضمن این بحث فرمودند:
"من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ، آتش به اختیار. "
واکنشها و برداشتهای منفی از این کلام باعث شد تا ایشان در خطبه دوم نماز عید فطر همان سال تفسیر فرمان آتش به اختیار را بیان کنند و فرمودند:
"آتش به اختیار به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند؛ آتشبهاختیار، به معنای بیقانونی و فحّاشی و طلبکار کردن مدّعیانِ پوچاندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست.
نیروهای انقلابی بیش از همه باید مراقب نظم کشور، مراقب آرامش کشور، مراقب عدم سوءاستفادهی دشمنان از وضعیّت کشور، و مراقب حفظ قوانین [باشند]؛ این مراقبتها در درجهی اوّل متوجّه به نیروهای انقلاب است که دلسوزند، علاقهمندند و مایلند که کشور به سمت هدفهای خود حرکت بکند. "
نمونه بعدی درباره مسئله انقلابی گری و لوازم و ضوابطش است. این هم از مواردی است که به اعتقاد نگارنده مشمول «فهم منظومه ای» نگردیده است و هرکسی با شاخص و معیار فردی و جریان متبوعش میخواهد انقلابی گری را تفسیر کند. حال آن که اگر بنا بر پذیرش اصل مسئله انقلابی گری باشد، باید چارچوب هایش نیز با آن چه رهبر جامعه میگوید تنظیم و تطبیق شود.
هرچند این موضوع، وسیع و دارای ابعاد زیادی است، اما تنها یک بخش را مورد بررسی قرار میدهیم و سایر موارد نیز به همین قیاس است.
رهبر فرزانه انقلاب در دیدار سال ۹۷ با دانشجویان ضمن تأکید بر این مطلب که نظام بدون مشی انقلابی ارزشی ندارد و به آرمان هایش نخواهد رسید فرمودند:
" البتّه انقلابیگری هم فقط در بستر نظام امکانپذیر است؛ این طرف قضیّه را هم توجّه داشته باشید. اینجور نباشد که بعضی نظام را نفی کنند بهعنوان اینکه ما انقلابی هستیم؛ ارزشهای نظام، ارکان نظام، بنیانهای نظام را زیر سؤال ببرند بهعنوان اینکه ما انقلابی هستیم. انقلابیگری به معنای ویرانگری نیست. انقلابیگری یک مشی صحیح و عاقلانه و پُرانگیزه و پُرامید و شجاعانه به سمت اهداف والا است؛ این تعریف و معنای انقلابیگری است؛ و این فقط در بستر و مسیر نظام اسلامی یعنی نظام موجود امکانپذیر است؛ خارج از این امکانپذیر نیست. انقلابیگری، ساختارشکنی نیست."
از این مورد که بگذریم نوبت به دیدار اخیر رهبری با مردم قم میرسد. حضرت آیت الله العظمی خامنهای در روز ۱۹ دی تقریبا در ۶ محور مطالبی مهم بیان کردند، اما با کمال تعجب تنها یک جمله کوتاه از این سخنرانی ۴۰ دقیقهای برجسته شد و گویا سایر حرفهای جدی و اساسی به فراموشی سپرده شد و آن یک جمله نیز با دو قضاوت روبرو گردید. یک عده از این جمله به نفع خودشان استفاده کردند که باید فیلترینگ متوقف شود و انقلابیها را متهم به افراطی گری ساختند و گفتند شما از رهبر این کشور هم تندروتر هستید.
اما در مقابل برخی افراد از جریان انقلابی هم با یک زاویه نگاه دیگری واکنش نشان دادند. آنها معتقدند که، چون رهبر نظام فضای مجازی را محلی برای تو دهنی زدن به دشمنان قلمداد کرده است پس ما باید در فضاهای فیلتر شده نیز حضور پیدا کنیم و به دشمنان تو دهنی بزنیم.
غافل از این که اولا فضای مجازی تنها شامل چند پیام رسان خارجی و فیلتر شده و مسئله دار نیست و ساده انگاری است که پیام رسان را مساوی با فضای مجازی بدانیم و از ظرفیت وبلاگها و اتاقهای گفتگو و وب سایتهای مختلف چشم بپوشیم و همه ظرفیتمان را در پیام رسانها خرج کنیم.
ثانیا رهبر عزیز انقلاب در گذشته نیز مطالبی در مورد فضای مجازی بیان کرده اند که از جمله تأکید ایشان بر مسئله شبکه ملی اطلاعات است.
"در مسئلهی فضای مجازی، آنچه از همه مهمتر است، مسئلهی شبکهی ملّی اطّلاعات است. متأسّفانه در این زمینه کوتاهی شده، کاری که باید انجام بگیرد، انجام نگرفته؛ این [طور]نمیشود. اینکه ما بهعنوان اینکه نباید جلوی فضای مجازی را گرفت، در این زمینهها کوتاهی کنیم، این مسئلهای را حل نمیکند و منطق درستی هم نیست. " (بیانات در دیدار با مسئولان نظام ۲۲ خرداد ۹۶)
نکته سوم این است که با استناد به سخنان رهبری مبنی بر حمایت از تولید داخل و کالای ایرانی از جمله در دیدار با مردم قم باید تمام توان و تلاش جریان انقلابی بر تقویت پیام رسانهای داخلی و ملی باشد و یک راه مهم برای ضربه زدن به دشمن همین ماندن و کمک به ارتقاء این فضا است و رها ساختن و به اصطلاح کوچ کردن به فضای فیلتر شده قطعا نوعی واپس گرایی است که دشمن هم این را به خوبی متوجه میشود.
فهم منظومهای درباره فضای مجازی وقتی کاملتر میشود که بدانیم از دیدگاه امام جامعه اسلامی مقابله با دشمن تنها در میدان مجاز نباید صورت بگیرد و توجه به فضای حقیقت نیز ضروری و لازم است.
بازخوانی این بخش از سخنان رهبر انقلاب در جمع دانشجویان ضروری است:
"اهتمام به تخاطب واقعی. فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است، امّا کافی نیست. بعضیها چسبیدهاند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریّه لازم است، بحثهای دونفره و سهنفره لازم است، جلسات تحلیل لازم است؛ اینجور با مخاطبینتان بنشینید؛ و مانند این کارها." (۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
در پایان باید تاکید کرد که اگر فهم جزیرهای به یک روال تبدیل شود فرصتهای حیاتی از دست خواهد رفت که جبران آنها اگر نگوییم غیر ممکن، حداقل با دشواری همراه خواهد بود./918/ی701/س
محمد هادی سمتی